مداخلات غیردارویی اختلالات افسردگی در بیماران HIV چیست؟

1395/6/11

مدیریت بهینه ي اختلالات افسردگی در بیماران HIV به ابعاد زیستی -روانی - اجتماعی بیماري اشاره دارد.

  • در روان درمانی حمایتی درمانگران بایستی آموزش هاي زیر را به بیمار بدهند تا با توجه به پیشرفت  بیماري شبکه امنی براي خود ایجاد کنند: اطلاعات درباره بیماري، درمان، خدمات اجتماعی، جامعه و منابع مراقبت هاي سلامت. آموزش باید شامل پیش اگهی و مدیریت HIV و شرایط همراه آن بوده و همچنین آموزش مراقبت هاي سلامتی پیشگیرانه از جمله پیشگیري از انتقال به شرکاي جنسی آینده می باشد.

  • گروه درمانی شناختی-رفتاري ممکن است اضطراب و افسردگی را کاهش دهد و زمینه اي براي حمایت و آموزش روانی تهیه نماید.

  • روان درمانی بین فردی  تاثیر گذاري خود را براي درمان افسردگی در بیماران HIV نشان داده است.

مادران کودکان که مسئولیت مراقبت آنها را به عهده دارند، رژیم ضد رتروویروسی را خیلی کم رعایت می کنند. و ممکن است به آموزش درباره ي مزیت هاي رعایت رژیم دارویی و همچنین مداخله هایی که باعث بهبود این رعایت می گردد نیاز داشته باشند.

در ساندرا اختلال سازگاري همراه با مخلوطی از اضطراب و خلق افسرده تشخیص داده شده بود و او شروع به استفاده از سیتالوپرا نمود که بعلت کم بودن خطر تداخل دارو به دارو، درمانگرش براي او تجویز کرده بود. این دارو با دوز یک بار در روز هم نشانه هاي افسردگی و هم نشانه هاي اضطراب را به خوبی پوشش داد. ساندرا از طریق کلیسا به یک گروه حمایتی HIV براي زنان پیوست و در آنجا به آرامش فوق العاده اي دست یافت، زیرا که می توانست هراس خود را بازگو و پردازش کند. با کمک معنویت بازیافته ي خود، او قادر بود که با خشم و چیزهاي از دست رفته خود کنار بیاید. او در گروه موفق به تشکیل یک شبکه حمایت جدید و مهم شد که وي را تشویق به اولویت دادن به سلامت خود می نمود تا اینکه همیشه اول به سلامت و بهزیستی فرزندانش بیاندیشد. مسئول پرونده ي او که از طریق کلیسا براي او تعیین شده بود، آموزش و حمایت هاي لازم را به او ارایه کرد و او را قادر به یافتن مسیر خود در سیستم خدمات اجتماعی و منابع پزشکی نمود و نهایتا وسایلی در اختیار او قرار دادکه او توانست استقلال خود را باز یافته و سلامت روانی خود را بازسازي کند.

مطالعه موردي: مردي با زوال شناختی و افسردگی

سزار مردي ٥٤ ساله، مطلقه با سرولوژي مثبت HIV و اسپانیایی تبار است. او در حالی که واکنشی از خود نشان نمی داده توسط یک رهگذر به بخش اورژانس آورده شده بود. وقتی که شرایط فکري او بهبود یافته بود، به پزشک بخش اورژانس گفته بود که با مصرف بیش از حد هرویین سعی به خودکشی داشته است. آزمایش ادرار او براي اوپیوییدها، بنزودیازپین ها، و کوکایین مثبت بود. وقتی که سزار از نظر پزشکی ثبات پیدا کرده بود به بخش روانپزشکی منتقل شد.

او قبلاً به عنوان کارگر ساختمانی مشغول به کار بود و ٤ سال قبل از کار کردن دست کشید. او یک سابقه ي چهارماهه ي خلق افسرده شدید، بی خوابی، و افکار خودکشی را گزارش کرده است. نشانه هاي دیگر شامل کاهش اشتها به همراه کاهش ٢٠ کیلویی وزن، کمبود انرژي، کمبود توان تمرکز، و ا حساس ناامیدي و بی ارزشی می باشد. هیچگونه نشانه روان پریشی گزارش نکرده است. سابقه ي زندگی روانی او قابل توجه است. او قبلا دو بار سعی در خودکشی داشته، همچنین داراي سابقه ي طولانی وابستگی و سوءاستفاده مواد بوده که تاکنون ادامه داشته است. او سابقه مصرف مواد مخدر، کوکایین، الکل، و بنزودیاپین ها را داشته است. در حال حاضر در یک برنامه ي متادون درمانی شرکت دارد اما تا بحال چندین بار مصرف داشته.

او سابقه خانوادگی وابستگی به کوکایین دارد و مادرش هم خودکشی کرده است. سزار براي اولین بار ١٠ سال قبل مبتلا به عفونت HIV تشخیص داده شد. در حال حاضر شمارش سلول CD٤ او ١٤ سلول در میلی مترمکعب و بار ویروسی اش ١٠٠ هزار نسخه در میلی لیتر می باشد. او راجع به مصرف داروهاي ضد رترو ویروسی خودش زیاد مطمئن نیست و اظهار می کندکه همه ي داروهایی را که براي درمان او تجویز شده بود بخاطر نمی آورد. اما معتقد است که اخیرا تغییري صورت نگرفته. آخرین رژیم دارویی او شامل زیدوودین، لامیوودین، و افاویرنز می شد، اما در بهترین حالت پایبندي او به رژیم دارویی متناوب بوده است. سزار ذکر می کند که رژیم دارویی او اغلب باعث کابوس براي او می شود. طی مصاحبه، بیمار خوشایند است، اما در سوالهاي مستقیم گیج بنظر می رسد. روحیه اش افسرده است و عاطفه اش سرخورده اما متناسب با خلق اش است. افکارش منطقی است و هدفمند اما وقتی در مورد سوء مصرف مواد حرف می زند اندکی حاشیه روي می کند. او هیچگونه هذیان گویی یا توهم آشکاري ندارد، و به محرك هاي داخلی هیچ توجهی ندارد. هیچ نوسانات قابل ذکري در سطح آگاهی او وجود ندارد و کاملا حواس جمع است.

ارزیابی شناختی نشان می دهد که او در حافظه کوتاه مدت و تفریق سري ٧ مشکل دارد. نمره ي آزمون کوتاه وضعیت روانی او ٢١ از ٣٠ می باشد. نتایج آزمایشگاهی او هیچ چیز مهم غیر عادي را بجز پایین بودن سلول هاي سفید خون نشان نمی دهد. ام ار اي از سر او آتروفی زیر قشر مغزي را نشان می دهد. هیچ آتروفی قشر مغزي یا تغییرات در ماده ي سفید قابل ذکر وجود ندارد.

تشخیص افتراقی چیست؟

ممکن است در چهار ماه گذشته سزار افسردگی ماژور پیدا کرده باشد. تشخیص افتراقی افسردگی در عفونت HIV را می توان در جدول زیر مشاهده نمود. تمام نشانه هاي این بیمار منطبق بر تشخیص افسردگی ماژور است: او دو بار سعی کرده بود خودکشی کند و این واقعیت که مادر بیمار اختلال سوء مصرف مواد داشت و خودکشی کرده بود به تایید ژنتیکی این تشخیص کمک می کند. به هر حال، با توجه به سابقه ي سو مصرف مواد و عفونت HIV او، نمی توان بطور قطعی تشخیص اختلال اولیه عاطفی را دارد.

یک اختلال در خلق ناشی از مشکلات پزشکی در دوره پیشرفت بیماري بیشتر محتمل است. براي مثال:

  • گزارش هاي متعددي عفونت هاي فرصت طلب را با افسردگی مرتبط دانسته اند.

  • ایجاد بدخیمی ثانویه دستگاه اعصاب مرکزي ثانویه به نقصان ایمنی با نشانه هاي خلقی مرتبط است

  • کم کاري غدد جنسی در عفونت HIV پیشرفته، غیر معمول نیست و ممکن است با نشانه هاي افسردگی مرتبط باشد.

تشخیص افتراقی افسردگی در عفونت اچ آی وی

سزار در معرض کمبود مواد غذایی مرتبط با سوء مصرف طولانی مدت مواد نیز می باشد. کمبود ویتامین ب ١٢ یا فولات با ایجاد نشانه هاي افسردگی ارتباط دارد.

همچنین احتمال اینکه نشانه هاي او در اثر مصرف یا سوء مصرف مواد و دارو باشد وجود دارد. او مصرف طولانی مدت چندین ماده از جمله الکل، کوکایین، هرویین، بنزودیازپین ها و متادون را گزارش می کند. او استفاده از این مواد روانگردان را تا زمان پذیرش در مرکز درمانی ادامه داد که می تواند باعث افسردگی او شده باشد. بسیاري داروهاي ضد رترو ویروسی از جمله زیدو وودین، مهارکننده هاي پروتیاز و آلفا – اینترفرون هم با افسردگی مرتبط هستند. در واقع، افاویرنز، دارویی که سزار متناوباً مصرف می کرد دریافته اند که باعث اثرات جانبی روانی-عصبی از جمله، افسردگی، بی خوابی، سردرگمی ، و خیالبافی، در ٥٠ درصد بیماران می شود. به علت عوامل متعدد و قابل توجه استرس زا در زندگی سزار، این امکان وجود دارد که اختلال سازگاري ویا داغدیدگی در او ایجاد شده باشد. از آنجایی که بنظر نمی رسد که سزار هیچگونه عامل جدید تنش زا داشته باشد، این نوع تشخیص کمتر محتمل است، میزان اختلال سازگاري در مردانی که بیشتر از یک سال است که از عفونت HIV خود باخبر شده اند قابل اغماض است.

منبع:کتاب روانپزشکی و روانشناسی ایدز